به یاد اون روزها ...
که نزدیکهای عید مینشستم و آدم بزرگای فامیل که قراره
ازشون عیدی بگیرم رو حساب میکردم و خر کیف میشدم...
.
.
.
.
ولی حالا ک دیه خودم مستقل شدم میشینم و تعداد بچه های فامیل
ک قراره مث قبیله مغول و قحطی زدگان اتیوپی ب جیبم حمله کنن
رو حساب میکنم. اصن ریده میشه ب حالم.
ولی چرخه خیلی عجیبیه. هرچی از بچگی عیدی گرفتم رو
الان باس دوباره ببخشم خخخخ. فقط مستقل ها حرفمو درک
میکنن
تبليغات