يكي از فانتزي هاي دوران كودكي اين بود كه ميرفتم جلو اينه با تفم حباب مي ساختم لامصب حس حباب ساز رو داشتم گاهي كه سرما خورده بودم اين عمل رو با دماغم انجام ميدادم :)
تازه يكي ديگه اشم اين بود كه اب ميكردم تو دهنم قرررررررت ميرختم رو اين و اون حس فواره رو داشتم
اصلا دنياي داشتم واسه خودم با همينا خوش بودم حس غرور هم ميكردم نيازي هم به تبلت و اينا نداشتم ، حالا درسته يكم چندش بودم ولي خب اين چندش بودن از ارزش هاي من چيزي كم نميكنه!!!
تبليغات